مفهوم سرمابه اجتماعی نئوکلاسیکی
طبق تابع تولید نئو کلاسیکی, مقدار تولید تابعی از سرمایه و نیروی کار است. فرض ضمنی نظربه نئو کلاسیکی این است که هزینههای معاملاتی وجود ندارد یا ناجیز است. در چنین فضایی هر مدیری با ترکیب عوامل تولید (کار و سرمایه) کالای مورد نظر خود را تولید میکند. این نگرش شدیدا وابسته به پیشفرضهای خاص خود است که طبق آن دولتی وجود دارد که چهارچوبی را برای فعالیتهای اقتصادی تعریف کرده و از آن حفاظت میکند. اگر مشکلی برای تولیدکنندگان پیش آید. آنها در آن چهارجوب بهسادگی به حل و فصل آن خواهند پرداخت. در این دیدگاه سرمایه شامل سرمابه فیزیکی و سرمایه انسانی است. اما نکته مهم این است که بنگاه تولیدی برای تولید محصول خود علاوه بر این که به ترکیب عوامل تولید میپردازد با وافعیت دیگری نیز مواجه است. امروزه یک بنگاه تولیدی مجموعهای از قراردادها است: قرارداد با کارگران» قرار داد با تهیه کننده مواد اولیه. قرارداد با خریداران محصولات. قرارداد با وامدهندگان و … . هر چند گاهی ممکن است یک معامله بین طرفین فقط یکبار صورت بگیرده ولی معمولاً طبق چنین قراردادهایی معاملهها و توافقها حالت تکراری دارند. مانند فروش محصولات بنگاه به یک فروشگاه بزرگ» حاضر شدن کارگران بر سر کار» خرید مواد اولیه از تولید کننده مواد اولیه. اما برخی از این قراردادها صریح یا قانونی و برخی نیز به صورت ضمنی یا نانوشتهاند. به عنوان مشال یک کارگر با کارفرما دارای قرارداد نوشته شده و صریحی است که طبق آن کارگر بر سرکار حاضر میشود و مبلغی را ماهیانه دریافت میکند. اما قرارداد ضمنی آنها این است که کارگر «کم کاری» نکند. بدیهی است که طرفین از مناسب بودن و منصفانه بودن این قراردادها سود میبرند. از طرف دیگر اجرای این قراردها اگر هزینه کمتری داشته باشد به نفع طرفین است. بنابراین یک بنگاه در صورتی موفقیت بیشتری خواهد داشت که بتواند این قراردادها را با کمترین «هزینههای معاملاتی» اجرا کند. ولی بدیهی است که برای اجرای قراردادها بهویژه قراردادهای ضمنی. بنگاه نمیتواند همه ابزار لازم را در اختیار بگیرد.
جینجاکوب در اثر کلاسیک خود «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی (۱۹۶۱)» توضیح داده بود که شبکههای اجتماعی فشرده در محدودههای حوزه قدیمی شهر و مختلط شهری صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند و در ارتباط با حفظ نظافت. عدم وجود جرم و جنامت خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی. در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی پلیس. مسوولیت بیشتری از خود نشان میدهند. این بحث را گلنلوری در دهه ۱۹۷۰ وارد حیطه اقتصادی میکند. در دهه ۱۹۸۰ این اصطلاح توسط جیمز کلمن و رابرت پوتنام بهطور جدیتری مورد استفاده قرار گرفت. در تمامی تعاریفی که درباره سرمایه اجتماعی وجود دارد. تأکید بر این است که وسیلهای برای رسیدن به اهداف و منافع فردی و گروهی و جامعه محسوب میشود. سرمایه اجتماعی را میتوان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است. در آن سهیم هستند.
نظریه سرمایه اجتماعی از عقاید پیریور و جیمز کلمن نشأت میگیرد که بر اهمیت روابط اجتماعی و هنجارهای مشترک رفاه اجتماعی و کارآمدی اقتصادی تأکید میکنند. رابرت پوتنام در کتاب «کارکرد دموکراسیها» و «بولینگ یک نفره» به توسعه مفهوم سرمایه اجتماعی میپردازد. از نظر وی سرمایه اجتماعی. روابط بین افراد. شبکههای اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتماد اجتماعی است که از این طریق حاصل میشود. این روابط. وظایف و مسوولیتهای متقابل همراه با هنجارهای عمومی را بهوجود میآورد. بهنحوی که اوضاع را برای همکاری. مشارکت و تعاون در راستای ایجاد منافع جمعی بهبود می بخشد.
منابع
فوکوباما، فرانسیس، پایان نظم (بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن)، ترجمه غلامعباس توسلی، انتشارات جامعه ایران، تهران ۱۳۷۹٫
دیدگاهها (0)